Wednesday, August 03, 2005
* خیلی وقت بود فال حافظ نگرفته بودم ، بد جوری زد تو خال :
به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش ...
* زیر این همه آرایش ، چقدر دلزدگی رو پنهان می کنی ؟
* احساس م ميگه الآن مثل دَر مسجد هستي !! نه کندنیه ، نه سوزوندنی !
* چقدر داستان اون آقاهه برای من جالبه . می تونم بفهمم چقدر داغون شده و کاری ازش بر نمی آد .
پ . ن : " داستان هایی از بارش مهر و مرگ .. "
ببين چقدر عناوين ش قشنگ انتخاب شدن :
- سياه مي بارد ، موت ..
- شب مي بارد ، سرد ..
- شراب مي بارد ، سپيد ..
- خاک مي بارد ، عشق ..
- ستاره مي بارد ، سياه ..
به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش ...
* زیر این همه آرایش ، چقدر دلزدگی رو پنهان می کنی ؟
* احساس م ميگه الآن مثل دَر مسجد هستي !! نه کندنیه ، نه سوزوندنی !
* چقدر داستان اون آقاهه برای من جالبه . می تونم بفهمم چقدر داغون شده و کاری ازش بر نمی آد .
پ . ن : " داستان هایی از بارش مهر و مرگ .. "
ببين چقدر عناوين ش قشنگ انتخاب شدن :
- سياه مي بارد ، موت ..
- شب مي بارد ، سرد ..
- شراب مي بارد ، سپيد ..
- خاک مي بارد ، عشق ..
- ستاره مي بارد ، سياه ..
Comments:
Post a Comment