--> <$BlogRSDURL$>

Thursday, February 24, 2005


یه دست کوچیک تو دست هاش ، راه مسجد . قصه ی خاله سوسکه . احوال ما رو نمی پرسی ؟ پیرهن گشاد ، قدش بلند ، گیسش کمند ، دستش بوی میوه و مرزه ،دردت به جانم ؛ با آخرین برف ، آب شد و رفت تو زمین ...
7:26 AM @ عاطفه

|

Comments: Post a Comment