Friday, February 27, 2004
بعد از اخبار ساعت نه ، تلويزيون فيلمي از حادثه ي ايستگاه خيام
(انفجار قطار) پخش مي کنه. من آخراش مي رسم . ويرانه هاي
روستا رو نشون ميده. پيرمردي که روي تخت بيمارستانه ؛ روي
تصوير نوشته شده : درد مند !!!! خب ، اينو بهش ميگن « تنوير
افکار عمومي » ، چون ما فکر مي کرديم اين آدم ، حتما خيلي
خوشحاله و از سر بيکاري يا محض خنده ،با اون بدن آش و لاش
بستريه ! پسر بچه اي که به طرف دور بين مي آد . با گريه داره
فرياد ميزنه .صداش شنيده نميشه ،آخه روي فيلم يک موسيقي
محزون گذاشتن ! بقيه مي کشنش عقب . توي نگاش خشم هست
نفرت هست ،غم هست ، استيصال هست ...
راستي کسي از ” بم “ خبري داره ؟؟؟
(انفجار قطار) پخش مي کنه. من آخراش مي رسم . ويرانه هاي
روستا رو نشون ميده. پيرمردي که روي تخت بيمارستانه ؛ روي
تصوير نوشته شده : درد مند !!!! خب ، اينو بهش ميگن « تنوير
افکار عمومي » ، چون ما فکر مي کرديم اين آدم ، حتما خيلي
خوشحاله و از سر بيکاري يا محض خنده ،با اون بدن آش و لاش
بستريه ! پسر بچه اي که به طرف دور بين مي آد . با گريه داره
فرياد ميزنه .صداش شنيده نميشه ،آخه روي فيلم يک موسيقي
محزون گذاشتن ! بقيه مي کشنش عقب . توي نگاش خشم هست
نفرت هست ،غم هست ، استيصال هست ...
راستي کسي از ” بم “ خبري داره ؟؟؟
Comments:
Post a Comment