Monday, February 23, 2004
و زن آفريده شد ...
” از تورات - كتاب آفرينش“
...
- خداوند يهوه چنين گفت : نيكو نيست كه آدم تنها باشد .من مي خواهم
كه براي او ياوري بسازم تا نظير او باشد ( در كنار او يا مناسب او باشد)
- در آن حال خداوند يهوه آدم را به خواب عميقي فرو برد و سپس يك
دنده ي او را در آورد و جايش را با گوشت پر كرد.
- آدم چنين گفت:بالاخره اين استخواني ست از استخوان هاي من، و
گوشتي از گوشت من ؛ پس بايد كه او ” ايشه “ ناميده شود (در مقابل
ايش به معناي مرد)
- از اين جهت است كه مرد پدر و مادرش را ترك مي كند و به زن خود
مي پيوندد و هر دو به يك گوشت مبدل مي شوند.(انسان در ضمن
بشر ناميده مي شود كه در عبري به معني گوشت است)
- مرد و زنش هر دو عريان بودند ولي از هم خجالت نمي كشيدند.
* هبوط آدم *
در اينجا مار زن را گول مي زند تا از درخت دانايي بخورند و در نتيجه مي فهمند
كه عريانند و يهوه براي اينكه از درخت جاودانگي نخورند ، آنها را از بهشت به
زمين تبعيد كرده و هر سه را به اين شرح مجازات مي كند:
- پس خداوند يهوه به مار گفت:چون تو چنين كردي در بين تمام حيوانات صحرا
ملعون هستي و همه ي عمرت بايد روي شكم بخزي و خاك بخوري.
- به آدم گفت:چون تو به زنت گوش كردي ،كشت زار ملعون خواهد شد و تمام
عمرت با مرارت از آن تغذيه خواهي كرد.
و اما زن:
- براي تو زحمت و مرارت بسيار فراهم خواهم ساخت . با درد فراوان بچه هاي
خود را به دنيا خواهي آورد .تو مردت را طلب خواهي كرد اما او بر تو سلطه و
فرمانروايي خواهد داشت.
* * *
پي نوشت يك: به نظرم تراژيك ترين مجازات، نصيب زن ها شده!
پي نوشت دو: از اين طرز گزينش آيات متاسفم ، شبيه فيلم ” پنج عصر - سميرا
مخملباف “ شده ؛ كه اون همه بهش ايراد گرفتم! ولي آخه اين قسمت ها،
برام جالب بود.
پي نوشت سه: قيافه ي يكي از دوستان موقع خوندن اين مطلب ديدني
خواهد بود!!!
” از تورات - كتاب آفرينش“
...
- خداوند يهوه چنين گفت : نيكو نيست كه آدم تنها باشد .من مي خواهم
كه براي او ياوري بسازم تا نظير او باشد ( در كنار او يا مناسب او باشد)
- در آن حال خداوند يهوه آدم را به خواب عميقي فرو برد و سپس يك
دنده ي او را در آورد و جايش را با گوشت پر كرد.
- آدم چنين گفت:بالاخره اين استخواني ست از استخوان هاي من، و
گوشتي از گوشت من ؛ پس بايد كه او ” ايشه “ ناميده شود (در مقابل
ايش به معناي مرد)
- از اين جهت است كه مرد پدر و مادرش را ترك مي كند و به زن خود
مي پيوندد و هر دو به يك گوشت مبدل مي شوند.(انسان در ضمن
بشر ناميده مي شود كه در عبري به معني گوشت است)
- مرد و زنش هر دو عريان بودند ولي از هم خجالت نمي كشيدند.
* هبوط آدم *
در اينجا مار زن را گول مي زند تا از درخت دانايي بخورند و در نتيجه مي فهمند
كه عريانند و يهوه براي اينكه از درخت جاودانگي نخورند ، آنها را از بهشت به
زمين تبعيد كرده و هر سه را به اين شرح مجازات مي كند:
- پس خداوند يهوه به مار گفت:چون تو چنين كردي در بين تمام حيوانات صحرا
ملعون هستي و همه ي عمرت بايد روي شكم بخزي و خاك بخوري.
- به آدم گفت:چون تو به زنت گوش كردي ،كشت زار ملعون خواهد شد و تمام
عمرت با مرارت از آن تغذيه خواهي كرد.
و اما زن:
- براي تو زحمت و مرارت بسيار فراهم خواهم ساخت . با درد فراوان بچه هاي
خود را به دنيا خواهي آورد .تو مردت را طلب خواهي كرد اما او بر تو سلطه و
فرمانروايي خواهد داشت.
* * *
پي نوشت يك: به نظرم تراژيك ترين مجازات، نصيب زن ها شده!
پي نوشت دو: از اين طرز گزينش آيات متاسفم ، شبيه فيلم ” پنج عصر - سميرا
مخملباف “ شده ؛ كه اون همه بهش ايراد گرفتم! ولي آخه اين قسمت ها،
برام جالب بود.
پي نوشت سه: قيافه ي يكي از دوستان موقع خوندن اين مطلب ديدني
خواهد بود!!!
Comments:
Post a Comment