Sunday, February 29, 2004
صبح - كلاس نظري راديولوژي.ساعت نه و ربع مي رسم .
جاي دکتر سليماني ، رييس دانشکده ، خالي ! تا پدر مسئول حضور
و غياب رو در بياره. درود بربيمارستان امام خميني كه دودر ترين !!
بيمارستان دانشگاه تهران است .
ظهر - كلاس پزشكي قانوني و بحث شيرين قصاص و ديه ؛ و
تفاوت هاي هميشگي زنان و مردان . يك چيز جديدي هم كه امروز
فهميدم : بعضي از اين اولياء دم كه پاي چوبه دار رضايت ميدن، انسان
دوستي شون گل نمي كنه؛ بلكه محكوم رو معطل مي كنن تا دار كذايي
رو ببينه و حسابي بترسه و علاوه بر مبلغ قصاص ، چهل پنجاه ميليون ديگه
هم بگيرن!
بعد از ظهر - كاملا اتفاقي تبليغ برنامه ي موسيقي گروه ”حسام الدين
سراج “ رو توي دانشگاه مي بينم . و به اين ترتيب در شب تاسوعاي
حسيني ، كنسرت هم مي رم
و در پايان :
امروز بالاخره انتظار من به سر رسيد و بوي اسفند آمد (البته كمي )
هر چند زيباترين ماه سال اردي بهشته ، ولي من تمام سال به عشق اسفند
زنده ام ! كاش بارون هم بياد.
همين :)
جاي دکتر سليماني ، رييس دانشکده ، خالي ! تا پدر مسئول حضور
و غياب رو در بياره. درود بربيمارستان امام خميني كه دودر ترين !!
بيمارستان دانشگاه تهران است .
ظهر - كلاس پزشكي قانوني و بحث شيرين قصاص و ديه ؛ و
تفاوت هاي هميشگي زنان و مردان . يك چيز جديدي هم كه امروز
فهميدم : بعضي از اين اولياء دم كه پاي چوبه دار رضايت ميدن، انسان
دوستي شون گل نمي كنه؛ بلكه محكوم رو معطل مي كنن تا دار كذايي
رو ببينه و حسابي بترسه و علاوه بر مبلغ قصاص ، چهل پنجاه ميليون ديگه
هم بگيرن!
بعد از ظهر - كاملا اتفاقي تبليغ برنامه ي موسيقي گروه ”حسام الدين
سراج “ رو توي دانشگاه مي بينم . و به اين ترتيب در شب تاسوعاي
حسيني ، كنسرت هم مي رم
و در پايان :
امروز بالاخره انتظار من به سر رسيد و بوي اسفند آمد (البته كمي )
هر چند زيباترين ماه سال اردي بهشته ، ولي من تمام سال به عشق اسفند
زنده ام ! كاش بارون هم بياد.
همين :)
Comments:
Post a Comment